حذف سوبسيدها:
یک سال پس از صدور فرمان تهاجم !
پدرام نوانديش

تاریخ مبارزه طبقاتی مملو از لحظات و مقاطع تلخ بسیاری بوده که طى آن بورژوازى فرمان کشتارهای دسته جمعی بیشماری را صادر کرده که هیچگاه از خاطره بشريت زدوده نخواهد شد. آمار کشته شدگان در مقاطع مختلف بالغ بر صدها هزار نفر و گاه به چندین میلیون انسان سر میزند. اگر فقط به و آمار کشته شدگان چند دهه پایانی قرن گذشته رجوع کنیم به عمق یک جنایت سازمان یافته از سوی طبقات حاکم و دولتهای آنان خواهیم رسيد. جنایات سازمان یافته ای که  طبقات حاکم در دفاع از سود و مالکیت خصوصی راه انداخته اند و برای آن نه تنها دولت و قانون و پليس و دادگاه بلکه نيروى سرکوب و توليد گسترده انواع سلاحهاى مدرن را از پيش سازمان داده اند. بمب های اتمى و ناپالم و شيميائى و انواع موشک و سلاح درست شده است تا در ميدانهاى جنگ "قدرت" سرمايه را به رخ کارگر و بشريت منکوب شده بکشد. بورژوازی استفاده از این سلاح ها را در جهت پاسداری از اصل "مقدس" مالکیت خصوصی و تداوم مناسبات بردگى مزدی بکار ميبرد و اين اواخر همين جنايات لقب "بشردوستانه" و "حقوق بشرى" هم گرفته است. اگر آمار جنايات بورژوازى و جنگهايش بطور نسبى معلوم باشد٬ آمار تلفات نسلى در پس اين جنگها را هيچ کجا ثبت نميکنند. هنوز در هيروشيما و ناکازاکی و ویتنام و عراق و افغانستان و هر گوشه جهان مردم تاوان توحش بورژوازى را ميدهند.

اما بورژوازى تنها در دوران جنگ فرمان قتل عام نميدهد. در دوران "صلح" نيز جنايات بورژوازى ادامه دارد. قربانان قانون بهره کشى و استثمار در دوراه صلح و رونق بورژوازى کمتر از قربانيان دوران جنگ نيست. پس از فروپاشی سرمایه داری دولتی بلوک شرق تهاجم بورژوازى در سطح جهانى به طبقه کارگر تشديد شد. بورژوازی زنجیرهای بردگی و استثمار کارگران را در همه جا و بويژه در کشورهاى "آزاد شده" بلوک شرق تنگ تر کرد و دستاوردهای مبارزات طبقاتی را بويژه در این کشورها با کاهش دستمزد و افزایش ساعات کار، کاهش بیمه ها و خدمات اجتماعی و تشديد بردگى پس گرفت. در ايندوران بازار آزاد با اعمال سياستهاى رياضت اقتصادى و خصوصى سازى جنگ ديگرى را آغاز کرد که قربانيانش هم اکنون در تمام جهان بصدا در آمده اند. اگر جنگهاى بورژوازى از ديگر طبقات نيز قربانى ميگرفت اما سياست اعمال فقر و رياضت اقتصادى اساسا کارگران و بخش کم درآمد جامعه را سلاخى ميکند. اين بمب هاى نامرئى قلب طبقه کارگر و حلقه هاى ضعيف تر جامعه مانند کودکان کار و خیابان، کارتن خوابها، تن فروشان، و اردوى بيکاران را نشانه رفته است. اينجا ديگر آتش بسی وجود ندارد چرا که حرص و آز سرمایه داری در کسب سود بیشتر را پایانی نیست. تنها انقلاب عليه کل اين اوضاع و سرنگونى سرمايه دارى ميتواند اين جنگ را متوقف کند.

بیست و هشتم آذر 1389
در اينروز طرح حذف یارانه ها از سوی دولت اسلامی در ایران کليد خورد. اين البته ادامه طرح تعديل اقتصادى رفسنجانى و خصوصى سازيها و بيرون راندن کارگران کارگاههاى کوچک از شمول همان قانون کار ارتجاعى بود. با اين سياست تهاجمى وسيعتر به سفره خالى کارگران شروع شد. سرمایه داران اسلامی در هماهنگی با نهادهای مالی بورژوازی از جمله بانک جهانی و صندوق بین المللی پول، این یورش را سازمان دادند. پیش از آن نیز بورژوازی اسلامی و دولت وحشی آن، ماهها از پرداخت دستمزدهای ناچیز کارگران خودداری کرده و بارها تجمعهای اعتراضی کارگران و خانواده هایشان را با گلوله پاسخ داده بود. قبل ازآغاز این یورش نیز، کارگران فریاد "ما گرسنه ایم" را بارها سرداده بودند. همان زمان آمار کودکان کار و خیابانی بالغ بر 500000/3 هزار نفر بود، تن فروشان را آماری واقعی در دست نبود، چرا که هیچ ارگان بورژوایی به دلیل گستردگی اين معضل اجتماعى جرات وارد شدن به آن را نداشت. این یورش در حالی آغاز گردید که دولت بورژوای اسلامی جنایات فراوانی را در کارنامه سیاه خود طی 32 سال به ثبت رسانده بود. سرکوب هر روزه زنان٬ ترور و کشتار مخالفين سياسى٬ کشتار گسترده زندانیان سیاسی در چند مقطع، سنگسار و قصاص اسلامى٬ اعدام و شکنجه مستمر٬ سرکوب اعتصابات کارگری و حتى شليک به اجتماع کارگران گرسنه در معادن کرمان، سرکوب تلاش کارگران براى تشکل از جمله در شرکت واحد و نیشکر هفت تپه، سرکوب تظاهراتهای خیابانی در سال 1388 بخشى از کارنامه جنایات رژیم اسلامی است.

در اين ميان مدافعین حقوق بشر تحت فشار افکار عمومی با صدور قطعنامه ای در شورای امنیت شان رژیم آبروباخته اسلامی را محکوم کردند. اما همين مدافعان حقوق بشر و نهادهاى جهانى شان در دفاع از دولت اسلامى بدليل يورش به طبقه کارگر و حذف سوبسيدها مدال هم دادند و براى اجراى دقيق آن راه حل هم ارائه فرمودند. دليل اين دو روئى سياسى روشن بود. آنچه را که اين جنایتکاران نتوانستند تماما در یونان و اسپانیا و ایرلند، در تونس و مصر و لیبی به اجرا بگذارند، رژیم جنایتکار اسلامی در ایران با خشونت هر چه بیشتر به اجرا گذارد.

يکسال بعد
در یکمین سالگرد این تهاجم گسترده سران رژیم اسلامی به خود جرات داده و از اجرای فازهای دوم و سوم حذف سوبسيدها سخن ميگويند و سر از پا نمی شناسند. هر کدام از این جانی ها موفقیت خود را به رخ آن دیگری می کشد. اما همزمان وحشت از خيزش کارگران و مردم محروم را در چهره شان ميتوان ديد. يکى شال سبز بر گردن نهاده، ضمن تایید این یورش سبعانه، احساس خطر خود را از روند فروپاشی رژیم پنهان نساخته و خواهان تغییر در روش های تداوم سياست حذف سوبسيدها است. دیگرى از جمله وزیر اقتصاد دولت سرمایه داران در همایشی تحت این نام اعلام می کند که یک سوم درآمد حکومت طی سال گذشته از راه حذف یارانه ها بوده است. در آنسوى اين درآمد اضافه بر استثمار شديد و ثروتهاى حاصله از آن٬ کارگران و اکثريت مردم محروم قرار دارند. کارگرانى که طى راه زنى بورژوازى و تشديد استثمار و گروگيرى نان شب شان به فلاکت مطلق رانده شده اند تا جيب گشاد حکومتيها و سرمايه داران پرتر شود.

طى يکسال گذشته مايحتاج اوليه مردم روزانه گرانتر شد٬ فقر شديد و شديدتر شد٬ سو تغذيه و گرسنگى به بخش لاينفک کارگران و فرزندانشان تبديل شد٬ بيکارى و اخراج کارگران وسيع تر شد٬ و به بهاى نابودى بيشتر خانواده هاى کارگرى٬ احمدی نژاد قاتل در سالگرد اجراى اين سياست عنوان ميکند که اجرای این قانون در ایران از سوی رژیم اسلامی موردی است که می تواند در سایر کشورها نیز اجرا شود. محمد رضا فرزین عنصر رژیم در ستاد سازماندهی این یورش اعلام میکند که مصرف گندم 36 درصد کاهش یافته است و انتظار دارد که این کاهش به اعداد بزرگتری نیز برسد. وقتی نماینده مزدور رژیم در کمیسیون اقتصادی مجلس دزدان اعلام میکند که دستگاه اجرایی توانسته است 15 هزار میلیارد تومان کسر بودجه اش را با رانت تامین کند و تازه این مبلغ به غیر از آن 60 میلیارد دلاری است که بانک جهانی در خصوص درآمد حاصل از حذف یارانه ها اعلام داشته است٬ گوشه اى از ابعاد سياست مجازات جمعى مردم محروم روشن تر ميشود. به اينها بايد پيامدهاى سياست اعمال فقر شديد را اضافه کرد. نداشتن سوخت و استفاده از ذغال در کشورى که روى نفت خوابيده خانواده هاى زيادى را دسته جمعى کشته است. تعداد زيادى بدليل نداشتن پولشهريه مدرسه و آموزش کودکانشان را خط زده اند. تعداد زيادى مسکن و آلونک قبلى شان را از دست داده اند. فقر و تن فروشى و جنايت گسترش يافته و در کنار آن ماشين اعدام و کشتار سه شيفته کار ميکند تا سرمايه آسوده بخوابد.
 
رژیم اسلامى خواهد کوشید عقب نشینی های بیشتری را بر کارگران و میلیونها انسان کارکن تحمیل کند و خود را برای اجرای فازهای دیگر حذف یارانه ها آماده ميکند. اما یک سال پس از تهاجم سرمايه داران و حکومتشان٬ اوضاع ايران و منطقه و جهان بشدت بحرانى است و همين وضعيت است که اختلاف برسر چگونگى تداوم اجراى اين طرح را توضيح ميدهد. شرایط برای دولتهای بورژوازی همیشه آنطور که آنها می خواهند و سناریوهای خود را تنظیم می کنند نيست. اگر احمدی نژاد تیر خلاص زن بالا پایین می پرد که اجرای این طرح می ارزید که دو دولت برای اجرای آن وقت بگذارد، این به معنای آن نخواهد بود که رژیم بتواند بدون دردسر فازهای دیگر اين سياست جنايتکارانه را به اجرا بگذارد. اوضاع حکومت اسلامی عليرغم درآمد سرشار نفت و استثمار شديد و حذف سوبسيدها وخيم است. مردم عميقا ناراضى اند. تحولات منطقه و اوضاع بحرانى جهانى آينده حکومت اسلامى را در هاله اى از ابهام قرار داده است. جنبش های وسیع ضد کاپیتالیستی بسرعت ديوارهاى حکومت اسلامى سرمايه داران را ميشکند و آنوقت است که همه دردها و رنج هاى و اعتراض انباشته در جامعه سرريز ميکند و سونامى آن جمهورى اسلامى را مثل خس و خاشاک با خود خواهد برد. در اين مسير باندهای رنگارنگ حکومت اسلامى نخواهند توانست جلوی سقوط محتوم شان را بگیرند . *

20  دسامبر 2011